لایکهای آرامبخش و ارزش های پوشالی فضای مجازی

امروزه با فراگیر شدن استفاده از فضای مجازی در خانواده و افزایش مشکلات و اختلالات روانی، افرادی که خلاهای شخصیتی دارند به دنبال پر کردن آن در فضای مجازی هستند. این کار به دلیل به نمایش گذاشتن خود برتر و ایدهآل در فضایی است که فرد نیاز به بیان هیچ توضیحی ندارد. در واقع این افراد در دنیای واقعی به علت خلاهایی که دارند همیشه مجبورند خودشان را پشت نقاب پنهان کنند. به همین دلیل زندگی مورد علاقه خود را به دیگران نمایش میدهند تا حس رقابت ایجاد کنند.
فردی که در لایههای پایین قرار دارد، وقتی به نیاز تحسین شدن او پاسخ داده نشود سقوط میکند و در هم میشکند. در این جریان هرچه افراد از نظر بلوغ عقلی و عاطفی در لایههای بالاتری قرار داشته باشند نیاز به نمایش زندگی و خوشبختیهای خود و تحسین شدن دیگران را کمتر بیان میکنند.
اینکه فرد مدام از زندگی و لحظات آن فیلم و عکس تهیه کرده و به نمایش عموم بگذارد، نوعی خودشیفتگی است که نشان از اختلال شخصیت دارد؛ البته همه ما تمایل به تعمیم جز به کل داریم. به همین خاطر با دیدن چند فریم از زندگی افراد درباره کل زندگی آنها قضاوت میکنیم و در این باره ایجاد حس رقابتی ناسالم بین این فرد با سایر افراد در فضای مجازی که چرا دیگران خوشبخت هستند و من نیستم خطرناک است.
تحقیقات نشان داده افرادی که برای نشان دادن خود به فضای مجازی پناه میبرند، بلوغ عقلانی لازم را ندارند؛ لذا افرادی که بلوغ عقلانی کامل و زندگی سلامتی دارند معمولاً فقط تصاویری را در فضای مجازی از خود به نمایش میگذارند که با زندگی واقعیشان تفاوت چندانی ندارد.
این افراد در واقع تلاش میکنند آنچه را که مطلوبشان است به دیگران نشان دهند. البته یکی دیگر از دلایل نمایش زندگی در فضای مجازی اعتماد به نفس مشروط است. ما نباید اعتماد به نفس مشروط به تایید دیگران داشته باشیم. باید بدانیم که اعتماد به نفس بالا در صورتی که شما در رابطه عاطفی با همسر و فرزندتان به مشکل میخورید هم باید حفظ شود و شما باید به دنبال راهحل باشید.
اگر اعتماد به نفس در گرو تایید دیگران باشد، اعتماد به نفسی ناسالم است. به همین دلیل برخی افراد وابسته به تایید دیگران، دائم اضطراب دارند تا ببینند پستها و مطالبشان لایک و تایید میشود. در واقع این افراد رضایت درونی ندارند و به جای خویشتننوازی به دنبال دیگرنوازی هستند تا این رضایت را از دیگران بگیرند. در این مسیر با افزایش تعداد لایکها، بیشتر راضی میشوند و اضطراب تایید نشدن از سوی دیگران دائم آنها را تهدید میکند.
اگر زوجین در دنیای واقعی تاییدهای مورد نیاز را از یکدیگر بگیرند کمتر به این سمت میروند. نمایش خوشبختی در فضای مجازی به نوعی نشاندهنده آن است که ما از ناخودآگاه واقعی خودمان فرار میکنیم و ناخودآگاهی را که دوست داریم برای دیگران نمایش میدهیم. در واقع میخواهیم خودمان را پشت چیزی که برای دیگران خوشایند است پنهان کنیم.
در ناخودآگاه ما ترسهایی وجود دارد که نشان میدهد به صورت مداوم در حال رقابت بین خود واقعی و ایدهآلمان هستیم. هر مقدار که میان خود واقعی و خود ایدهآل فاصله باشد، بیشتر شاهد شکلگیری اختلالات روانی هستیم که این اختلالات هم میتواند فرد و خانواده را دچار چالش کند و هم به جامعه تسری پیدا کند. به همین جهت شبکههای اجتماعی حالتی آرامبخش برای ترسهای این افراد دارند.
عدم شناخت کافی از اصول فرزندپروری یکی دیگر از دلایل پناه بردن افراد و نمایش زندگی خود در فضای مجازی است. امروزه بسیاری از مادران و پدارن ما فرزندداری و فرزندپروری را یاد نگرفتهاند و فرزندان خود را به دلایل مختلف تحت فشار قرار میدهند که این فشارها اختلالاتی را به همراه دارد و در نهایت این فرزندان برای دیده شدن و اثبات خودشان به فضای مجازی پناه میبرند.
بعد از عادت کردن به دریافت این لایکها و پسند شدن مداوم از سوی دیگران، فرد دیگر نمیتواند با لایک خوشحال و راضی شود و نیاز به دوز بالاتری از لایک دارد که در آینده برای وی مشکلات و حتی آسیبهای روحی و روانی فراوانی را به همراه دارد؛ لذا اگر دولت، مسئولان، کارشناسان و مشاوران خانواده، کارشناسان مذهبی، رسانهها و دستاندرکاران این حوزه بتوانند در ابتدا فرهنگسازی مناسبی را برای استفاده از این ابزارها فراهم کنند و خانواده را به اصول برخورد و استفاده صحیح از امکانات آن آشنا کنند، نه تنها مشکلی در بین خانوادهها بهوجود نمیآید، بلکه فضای مجازی میتواند زمینه پیشرفت افراد را هم فراهم کند.
روانشناسان میگویند افرادی که در صفحات مجازی بهشکلغیرطبیعی برای جلب لایکهای بیشتر تلاش میکنند و از روابط خانوادگی و دوستانه و حرفهای و تحصیلی خود برای افزایش این لایکها هزینه میکنند، رفتارشان غیرطبیعی و نیازمند ارزیابیهای دقیق و حتی درمان است.
روانشناسی «لایک»
«رسانههای اجتماعی» یا آنطور که در جامعه ما مصطلح است، «فضای مجازی»، مفهومی است که قدمت آن چند سال بیشتر نیست. این مفهوم ابتدا به دنیای جوانان و از طریق رایانه وارد شد ولی اخیرا با تولید تلفنهای همراه هوشمند بین همه اقشار جامعه گسترش یافته و به موضوع داغ علوم اجتماعی در دنیا تبدیل شده است.
امروزه والدین و همسران زیادی از ایجاد و گسترش این فضا در زندگی روزمره خود احساس نگرانی میکنند و دنبال راهحلی برای کنترل روابط اعضای خانواده خود هستند یا نسبت به این دنیای جدید اضطراب و بدبینی پیدا کردهاند و در مقابل آن مقاومت میکنند. تحقیقات جامعهشناسی و روانشناسی زیادی برای بررسی علل گرایش گسترده به رسانههای اجتماعی و آثار مثبت و منفی آن انجام شده که پرداختن به نتایج آنها در این مجال نمیگنجد.
چرا نوجوانان دنیای مجازی را دوست دارند؟
همانگونه که اشاره شد، نوجوانان و جوانان بیشترین استفادهکنندگان از این رسانهها هستند. ویژگیهای این دوره رشدی نقش مهمی در این مساله دارد. در این دوره افراد در حال گذر از دوران کودکی به دوران بزرگسالیاند. طی این گذر، یکی از مهمترین مسائل، یافتن «هویت» بهعنوان یک فرد مستقل و در واقع، شکلگیری تصویری از «من» برای نوجوان است. شکلگیری هویت در این دوره از نظر بیولوژیک، همراه با آرایش مجدد و هرس شدن سلولهای مغز است. از نظر رفتاری و ذهنی، در این دوره رشدی، جذابیتهای رمانتیک و جنسیتی، عقاید سیاسی و اخلاقی و ایدهآلهای نوجوان شکل میگیرد. این ایدهآلها در زمینه زیبایی، قدرت، موفقیت، مردانگی و زنانگی تحتتاثیر جامعه هستند و مدیا بهعنوان جزیی از جامعه نوجوان اثر قدرتمندی بر اعتماد بهنفس و تصویر او از خود دارد.
همچنین در این دوره نوجوان میل به فردیت و استقلال از خانواده دارد که یکی از معضلات بزرگ هم برای والدین و هم برای فرزندان است.
روانشناسان حوزه رشد معتقدند اولین گامها برای ایجاد این تغییرات که لازمه ورود به دوران بزرگسالی است، در ارتباط نوجوانان با همسالان، پذیرش روابط و قوانین گروهی و بحثها و اختلافنظر با دوستان برداشته میشود، بنابراین نوجوانی که برای رشد نیازمند ارتباط با همسالان است و برای استقلال خود میجنگد، رسانههای اجتماعی با ایجاد فضای شخصی که محدودیتهای والدین بر آن اعمال نمیشود، گزینه مناسبی است. پس اگرچه کنترل ضعیف والدین بر فضای مجازی فرزندان باعث نگرانی آنهاست، این فضا میتواند بستری برای تامین نیازها و فراهم کردن شرایط رشد کودکان و نوجوانان ما باشد.
چرا بزرگسالان دنیای مجازی را دوست دارند؟
در مورد بزرگسالان نیز عوامل مختلفی در گرایش به رسانههای اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. در ارتباط چهره به چهره، مغز انسان مقدار زیادی انرژی برای دریافت و تحلیل پیامهای غیرکلامی فرد دیگر مثل تن صدا، حرکات ظریف صورت، نحوه قرارگیری بدن و اندامها و در یک کلام «زبان بدن» صرف میکند.
از سوی دیگر، یکی از وظایف ما در ارتباط غیرمجازی، همزمان کردن و تنظیم رفتار، کلام و واکنشها با طرف مقابل است؛ مثلا وقتی میپرسند «حالت چطور است؟»، واکنش فوری ما، پاسخ به این سوال است.
ارتباط در فضای مجازی به تحلیل اجزای غیرکلامی و همزمانکردن خود با دیگران نیاز ندارد و انرژی کمتری از ما میگیرد. به علاوه، در رسانه اجتماعی فرصت تدوین و تغییر واکنش و پاسخهایمان را خواهیم داشت بنابراین میتوانیم تصویری که «میخواهیم» از خود ارائه کنیم.
این قابلیت گاهی برای بعضی کاربران به هدف اصلی تبدیل میشود و زمان زیادی را صرف ویرایش پروفایل خود برای تاثیرگذاری بر دیگران میکنند. این مساله درباره نوجوانان با ویژگیهای خاص این دوره رشد خیلی دور از ذهن نیست اما اگر در حدی شدید شود که روی جنبههای عملکردی دیگر مثل ارتباط با دیگران یا درس خواندن اثر بگذارد، نیازمند بررسی و توجه بیشتری است.
البته انتظار داریم با ورود به دوره بزرگسالی و شکلگیری هویت فردی و اعتماد بهنفس، نیاز به تایید دیگران و تلاش برای کسب این تایید، چه در فضای مجازی و چه در روابط چهره به چهره فروکش کند.
چرا لایکها را دوست داریم؟
طبق نظریه اریک برن، انسانها در تمام زندگی به «نوازش» نیاز دارند. برن، نوازش را «قرار گرفتن در حیطه آگاهی انسانی دیگر» تعریف میکند، بنابراین وقتی به کسی لبخند میزنیم، صحبت میکنیم، سر تکان میدهیم و حتی دعوا میکنیم، به او نشان میدهیم که از حضور او آگاه هستیم و نیاز روانی وی را تامین میکنیم.
بر این اساس، همه ما در همه عمر از مورد توجه قرار گرفتن احساس خوشایندی پیدا میکنیم. این «دیدن» و «آگاهی از حضور دیگری» در رسانههای اجتماعی با نمادهای خاص این فضاها مثل «لایک» کردن بیان میشود بنابراین بدیهی است وقتی دیگران پست ما را لایک و به حضورمان اعتراف و نوازشمان میکنند، احساس خوبی پیدا میکنیم.
به نظر میرسد این مورد توجه گرفتن از طرف دیگران برای بعضی افراد اهمیتی حیاتی دارد. در ارتباط چهره به چهره نیز افرادی را میبینیم که به هر روشی متوسل میشوند تا بیشتر دیده شوند. این روشها از طرز پوشش و آراستگی ظاهری گرفته تا نمایش اموال، رفتارهای خاص، ابراز ناراحتی و توقعات بیش از حد و… است و همه آنها یک پیام پنهان دارد: «لطفا مرا ببینید!»
میل به لایکگیری، اختلال است؟
مانند هر ویژگی انسانی، این رفتار نیز یک طیف طبیعی دارد که اکثر افراد جامعه، کم یا زیاد در این طیف قرار میگیرند و افرادی که در دو سر خیلی کم و خیلی زیاد طیف قرار میگیرند، رفتار غیرطبیعی دارند. اگر این ویژگی را به زبان رسانه اجتماعی ترجمه کنیم، افرادی که بهصورت غیرطبیعی برای جلب لایکهای بیشتر تلاش میکنند و حتی از سایر جنبههای زندگی مثل ارتباطات خانوادگی و دوستی، کار، تحصیل، آرامش و… برای افزایش این لایکها هزینه و نیازی بیش از حد طبیعی به آنها احساس میکنند، میتوان غیرطبیعی دانست و یافتن دلایل این نیاز را ارزیابی کرد.یکی از دلایل مهم این «توجهطلبی»، اعتماد بهنفس ناکافی است. وقتی افراد در پسزمینه ذهنی خود و اغلب ناخودآگاه، خود را کافی نمیدانند، دچار اضطراب میشوند. اضطراب حس ناخوشایندی است که همیشه انسانها در پی کاهش آن هستند. تایید شدن بهوسیله دیگران، اضطراب ناشی از ناکافی دانستن خود را کاهش میدهد اما از آنجا که این راهحل ناشی از شرایط بیرونی است و شرایط بیرونی دائم و بدون کنترل ما در حال تغییر است، ماندگاری ندارد. پس لازم است برای بازنگشتن اضطراب این توجه و تایید بیرونی، تجدید و تکرار شود.
لایک گرفتن نمایشی یا پاداشی؟
اینگونه افراد که بهعنوان افرادی نمایشی یا خودشیفته شناخته میشوند، دائم در حال مقایسه خود با دیگران و در تلاش برای جلبتوجه و در رسانههای اجتماعی «جلب لایک» هستند. در نوجوانان به جز نیاز به تایید همسالان که لازمه رشد و تکاملشان است، اضطراب طرد شدن و تنها ماندن هم نقش موثری در تلاش برای افزایش لایکها و نظرات دیگران درباره آشکارسازی افکار و تجربههای ذهنی دارد.
به عبارت دیگر، نوجوان با دیدن پست دوستش که لایک زیادی دارد، دچار این نگرانی میشود که اگر پستهای من زیاد لایک نگیرند (افراد کمتری توجه و تایید نشان دهند)، تنها میمانم و طرد میشوم. البته با رشد و تکامل او، این نگرانی باید کمتر شود.
در واقع، نوجوان ارزش و موفقیت خود را بر اساس پذیرفته شدن از سوی دیگران میسنجد و لایک کمتر برای او معنای پذیرفتهنشدن و شکست است که تهدیدی برای اعتماد بهنفس او محسوب میشود. از آنجا که لایک و کامنت گرفتن احساس خوشایندی در افراد ایجاد میکند، از نظر علومرفتاری «پاداش» محسوب میشود و میدانیم که پاداش باعث تقویت انجام یک رفتار میشود. خصوصا پاداشهایی که بهصورت متناوب و گهگاه (یعنی با فاصله غیرقابلپیشبینی) داده میشوند، بیشترین افزایش را در احتمال رخداد مجدد رفتار به دنبال دارند. پس از این منظر، لایکهای دوستان که غیرقابلپیشبینی داده میشوند، باعث تداوم رفتارهای لایکگیرنده میشوند.
هر روز 50 میلیون لایک در فیسبوک ثبت میشود
اعلام شده در هر روز 50 میلیون لایک در فیسبوک زده میشود، اما واقعا لایک به چه معناست؟ طبق تحقیقات انجامشده، مردم لایک را به مقاصد و معنای مختلفی به کار میبرند. مثلا مشخص نیست خواننده موضوع پست را دوست داشته یا خود پست نوشته شده. گاهی لایک میزنیم تا به فرستنده نشان دهیم قصد داریم با او در تماس باشیم یا طرفدار و قدردان او هستیم. لایک زدن میتواند یک ژست اجتماعی و حتی تبادل دوطرفه و تعارف باشد. نهایتا میتوان نتیجه گرفت همه افراد از لایک گرفتن احساس خوبی پیدا میکنند، مخصوصا نوجوانان برای رشد، تکامل، کسب هویت و اعتماد بهنفس از آن استفاده میکنند ولی تلاش بیش از حد در کسب آن و در بزرگسالان میتواند نشانهای از کمبود اعتماد بهنفس و اضطراب زمینهای باشد. بهتر است مجددا تاکید کنم که اضطراب و نیاز به تایید دیگران در مواردی که فرد تلاش غیرعادی برای افزایش تعداد لایک مطلب خود دارد، مطرح میشود. افراد میانسال و حتی مسن بدون اختلالات شخصیتی و در حد طیف نرمال نیز از لایک خوردن مطلب ارسالیشان خوشحال میشوند. رسانههای اجتماعی این فرصت را مهیا کردهاند که بتوانیم مطالبی که به سلیقه و شیوه فکر ما نزدیکترند، انتخاب کنیم و با نمادهای این رسانهها مثل «لایک» موافقت خود را اعلام و با افراد همفکرمان ارتباط برقرار کنیم. همچنین تحقیقات نشان دادهاند لایک گرفتن با ایجاد نوازش و حس خوشایند، همانند معاشرت اجتماعی مثبت، به تنظیم خلق و روحیه افراد کمک میکند.
کلام آخر
دغدغه های جامعه جوان امروزی متاسفانه در برخی موارد به چیزهایی بی ارزش تنزل یافته است و از طرفی نیاز به تایید شدن و تشویق در انسان ها همواره از مهمترین موضوعات بوده است. اما برطرف کردن این نیاز باید با استفاده از تلاش و طی کردن راه های سخت پیشرفت و رسیدن به موفقیت صورت بگیرد و نه با انتشار یک محتوای نه چندان ضروری و مفید و پس از آن جمع کردن لایک و کامنت!
تعریف ها و تمجید های افراد در فضای مجازی بدون شک احساس خوبی به فرد میدهد، اما اگر واقع بینانه به این موضوع نگاه کنیم صرف کردن وقتمان برای چنین چیزهایی، در صورتی که میتوانستیم همان وقت را برای پیشرفت در دنیای واقعی اختصاص دهیم، خسارت زیادی به آینده ما وارد میکند.
پست و استوری ما پس از چند روز در فضای مجازی به باد فراموشی سپرده میشود اما موقعیت شغلی بهتر، سواد بیشتر، کتاب های خوانده شده بیشتر و … فراموش نخواهند شد. این ها مواردی هستند که از ما انسان بهتر و شخصیت بزرگتری میسازند و با مصرف زمان خودمان در این مسیر هاست که میتوانیم به تایید و تشویق حقیقی جامعه و اطرافیان برسیم.
فردی که در لایههای پایین قرار دارد، وقتی به نیاز تحسین شدن او پاسخ داده نشود سقوط میکند و در هم میشکند. در این جریان هرچه افراد از نظر بلوغ عقلی و عاطفی در لایههای بالاتری قرار داشته باشند نیاز به نمایش زندگی و خوشبختیهای خود و تحسین شدن دیگران را کمتر بیان میکنند.
اینکه فرد مدام از زندگی و لحظات آن فیلم و عکس تهیه کرده و به نمایش عموم بگذارد، نوعی خودشیفتگی است که نشان از اختلال شخصیت دارد؛ البته همه ما تمایل به تعمیم جز به کل داریم. به همین خاطر با دیدن چند فریم از زندگی افراد درباره کل زندگی آنها قضاوت میکنیم و در این باره ایجاد حس رقابتی ناسالم بین این فرد با سایر افراد در فضای مجازی که چرا دیگران خوشبخت هستند و من نیستم خطرناک است.
تحقیقات نشان داده افرادی که برای نشان دادن خود به فضای مجازی پناه میبرند، بلوغ عقلانی لازم را ندارند؛ لذا افرادی که بلوغ عقلانی کامل و زندگی سلامتی دارند معمولاً فقط تصاویری را در فضای مجازی از خود به نمایش میگذارند که با زندگی واقعیشان تفاوت چندانی ندارد.
این افراد در واقع تلاش میکنند آنچه را که مطلوبشان است به دیگران نشان دهند. البته یکی دیگر از دلایل نمایش زندگی در فضای مجازی اعتماد به نفس مشروط است. ما نباید اعتماد به نفس مشروط به تایید دیگران داشته باشیم. باید بدانیم که اعتماد به نفس بالا در صورتی که شما در رابطه عاطفی با همسر و فرزندتان به مشکل میخورید هم باید حفظ شود و شما باید به دنبال راهحل باشید.
اگر اعتماد به نفس در گرو تایید دیگران باشد، اعتماد به نفسی ناسالم است. به همین دلیل برخی افراد وابسته به تایید دیگران، دائم اضطراب دارند تا ببینند پستها و مطالبشان لایک و تایید میشود. در واقع این افراد رضایت درونی ندارند و به جای خویشتننوازی به دنبال دیگرنوازی هستند تا این رضایت را از دیگران بگیرند. در این مسیر با افزایش تعداد لایکها، بیشتر راضی میشوند و اضطراب تایید نشدن از سوی دیگران دائم آنها را تهدید میکند.
اگر زوجین در دنیای واقعی تاییدهای مورد نیاز را از یکدیگر بگیرند کمتر به این سمت میروند. نمایش خوشبختی در فضای مجازی به نوعی نشاندهنده آن است که ما از ناخودآگاه واقعی خودمان فرار میکنیم و ناخودآگاهی را که دوست داریم برای دیگران نمایش میدهیم. در واقع میخواهیم خودمان را پشت چیزی که برای دیگران خوشایند است پنهان کنیم.
در ناخودآگاه ما ترسهایی وجود دارد که نشان میدهد به صورت مداوم در حال رقابت بین خود واقعی و ایدهآلمان هستیم. هر مقدار که میان خود واقعی و خود ایدهآل فاصله باشد، بیشتر شاهد شکلگیری اختلالات روانی هستیم که این اختلالات هم میتواند فرد و خانواده را دچار چالش کند و هم به جامعه تسری پیدا کند. به همین جهت شبکههای اجتماعی حالتی آرامبخش برای ترسهای این افراد دارند.
عدم شناخت کافی از اصول فرزندپروری یکی دیگر از دلایل پناه بردن افراد و نمایش زندگی خود در فضای مجازی است. امروزه بسیاری از مادران و پدارن ما فرزندداری و فرزندپروری را یاد نگرفتهاند و فرزندان خود را به دلایل مختلف تحت فشار قرار میدهند که این فشارها اختلالاتی را به همراه دارد و در نهایت این فرزندان برای دیده شدن و اثبات خودشان به فضای مجازی پناه میبرند.
بعد از عادت کردن به دریافت این لایکها و پسند شدن مداوم از سوی دیگران، فرد دیگر نمیتواند با لایک خوشحال و راضی شود و نیاز به دوز بالاتری از لایک دارد که در آینده برای وی مشکلات و حتی آسیبهای روحی و روانی فراوانی را به همراه دارد؛ لذا اگر دولت، مسئولان، کارشناسان و مشاوران خانواده، کارشناسان مذهبی، رسانهها و دستاندرکاران این حوزه بتوانند در ابتدا فرهنگسازی مناسبی را برای استفاده از این ابزارها فراهم کنند و خانواده را به اصول برخورد و استفاده صحیح از امکانات آن آشنا کنند، نه تنها مشکلی در بین خانوادهها بهوجود نمیآید، بلکه فضای مجازی میتواند زمینه پیشرفت افراد را هم فراهم کند.
روانشناسان میگویند افرادی که در صفحات مجازی بهشکلغیرطبیعی برای جلب لایکهای بیشتر تلاش میکنند و از روابط خانوادگی و دوستانه و حرفهای و تحصیلی خود برای افزایش این لایکها هزینه میکنند، رفتارشان غیرطبیعی و نیازمند ارزیابیهای دقیق و حتی درمان است.
روانشناسی «لایک»
«رسانههای اجتماعی» یا آنطور که در جامعه ما مصطلح است، «فضای مجازی»، مفهومی است که قدمت آن چند سال بیشتر نیست. این مفهوم ابتدا به دنیای جوانان و از طریق رایانه وارد شد ولی اخیرا با تولید تلفنهای همراه هوشمند بین همه اقشار جامعه گسترش یافته و به موضوع داغ علوم اجتماعی در دنیا تبدیل شده است.
امروزه والدین و همسران زیادی از ایجاد و گسترش این فضا در زندگی روزمره خود احساس نگرانی میکنند و دنبال راهحلی برای کنترل روابط اعضای خانواده خود هستند یا نسبت به این دنیای جدید اضطراب و بدبینی پیدا کردهاند و در مقابل آن مقاومت میکنند. تحقیقات جامعهشناسی و روانشناسی زیادی برای بررسی علل گرایش گسترده به رسانههای اجتماعی و آثار مثبت و منفی آن انجام شده که پرداختن به نتایج آنها در این مجال نمیگنجد.
چرا نوجوانان دنیای مجازی را دوست دارند؟
همانگونه که اشاره شد، نوجوانان و جوانان بیشترین استفادهکنندگان از این رسانهها هستند. ویژگیهای این دوره رشدی نقش مهمی در این مساله دارد. در این دوره افراد در حال گذر از دوران کودکی به دوران بزرگسالیاند. طی این گذر، یکی از مهمترین مسائل، یافتن «هویت» بهعنوان یک فرد مستقل و در واقع، شکلگیری تصویری از «من» برای نوجوان است. شکلگیری هویت در این دوره از نظر بیولوژیک، همراه با آرایش مجدد و هرس شدن سلولهای مغز است. از نظر رفتاری و ذهنی، در این دوره رشدی، جذابیتهای رمانتیک و جنسیتی، عقاید سیاسی و اخلاقی و ایدهآلهای نوجوان شکل میگیرد. این ایدهآلها در زمینه زیبایی، قدرت، موفقیت، مردانگی و زنانگی تحتتاثیر جامعه هستند و مدیا بهعنوان جزیی از جامعه نوجوان اثر قدرتمندی بر اعتماد بهنفس و تصویر او از خود دارد.
همچنین در این دوره نوجوان میل به فردیت و استقلال از خانواده دارد که یکی از معضلات بزرگ هم برای والدین و هم برای فرزندان است.
روانشناسان حوزه رشد معتقدند اولین گامها برای ایجاد این تغییرات که لازمه ورود به دوران بزرگسالی است، در ارتباط نوجوانان با همسالان، پذیرش روابط و قوانین گروهی و بحثها و اختلافنظر با دوستان برداشته میشود، بنابراین نوجوانی که برای رشد نیازمند ارتباط با همسالان است و برای استقلال خود میجنگد، رسانههای اجتماعی با ایجاد فضای شخصی که محدودیتهای والدین بر آن اعمال نمیشود، گزینه مناسبی است. پس اگرچه کنترل ضعیف والدین بر فضای مجازی فرزندان باعث نگرانی آنهاست، این فضا میتواند بستری برای تامین نیازها و فراهم کردن شرایط رشد کودکان و نوجوانان ما باشد.
چرا بزرگسالان دنیای مجازی را دوست دارند؟
در مورد بزرگسالان نیز عوامل مختلفی در گرایش به رسانههای اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. در ارتباط چهره به چهره، مغز انسان مقدار زیادی انرژی برای دریافت و تحلیل پیامهای غیرکلامی فرد دیگر مثل تن صدا، حرکات ظریف صورت، نحوه قرارگیری بدن و اندامها و در یک کلام «زبان بدن» صرف میکند.
از سوی دیگر، یکی از وظایف ما در ارتباط غیرمجازی، همزمان کردن و تنظیم رفتار، کلام و واکنشها با طرف مقابل است؛ مثلا وقتی میپرسند «حالت چطور است؟»، واکنش فوری ما، پاسخ به این سوال است.
ارتباط در فضای مجازی به تحلیل اجزای غیرکلامی و همزمانکردن خود با دیگران نیاز ندارد و انرژی کمتری از ما میگیرد. به علاوه، در رسانه اجتماعی فرصت تدوین و تغییر واکنش و پاسخهایمان را خواهیم داشت بنابراین میتوانیم تصویری که «میخواهیم» از خود ارائه کنیم.
این قابلیت گاهی برای بعضی کاربران به هدف اصلی تبدیل میشود و زمان زیادی را صرف ویرایش پروفایل خود برای تاثیرگذاری بر دیگران میکنند. این مساله درباره نوجوانان با ویژگیهای خاص این دوره رشد خیلی دور از ذهن نیست اما اگر در حدی شدید شود که روی جنبههای عملکردی دیگر مثل ارتباط با دیگران یا درس خواندن اثر بگذارد، نیازمند بررسی و توجه بیشتری است.
البته انتظار داریم با ورود به دوره بزرگسالی و شکلگیری هویت فردی و اعتماد بهنفس، نیاز به تایید دیگران و تلاش برای کسب این تایید، چه در فضای مجازی و چه در روابط چهره به چهره فروکش کند.
چرا لایکها را دوست داریم؟
طبق نظریه اریک برن، انسانها در تمام زندگی به «نوازش» نیاز دارند. برن، نوازش را «قرار گرفتن در حیطه آگاهی انسانی دیگر» تعریف میکند، بنابراین وقتی به کسی لبخند میزنیم، صحبت میکنیم، سر تکان میدهیم و حتی دعوا میکنیم، به او نشان میدهیم که از حضور او آگاه هستیم و نیاز روانی وی را تامین میکنیم.
بر این اساس، همه ما در همه عمر از مورد توجه قرار گرفتن احساس خوشایندی پیدا میکنیم. این «دیدن» و «آگاهی از حضور دیگری» در رسانههای اجتماعی با نمادهای خاص این فضاها مثل «لایک» کردن بیان میشود بنابراین بدیهی است وقتی دیگران پست ما را لایک و به حضورمان اعتراف و نوازشمان میکنند، احساس خوبی پیدا میکنیم.
به نظر میرسد این مورد توجه گرفتن از طرف دیگران برای بعضی افراد اهمیتی حیاتی دارد. در ارتباط چهره به چهره نیز افرادی را میبینیم که به هر روشی متوسل میشوند تا بیشتر دیده شوند. این روشها از طرز پوشش و آراستگی ظاهری گرفته تا نمایش اموال، رفتارهای خاص، ابراز ناراحتی و توقعات بیش از حد و… است و همه آنها یک پیام پنهان دارد: «لطفا مرا ببینید!»
میل به لایکگیری، اختلال است؟
مانند هر ویژگی انسانی، این رفتار نیز یک طیف طبیعی دارد که اکثر افراد جامعه، کم یا زیاد در این طیف قرار میگیرند و افرادی که در دو سر خیلی کم و خیلی زیاد طیف قرار میگیرند، رفتار غیرطبیعی دارند. اگر این ویژگی را به زبان رسانه اجتماعی ترجمه کنیم، افرادی که بهصورت غیرطبیعی برای جلب لایکهای بیشتر تلاش میکنند و حتی از سایر جنبههای زندگی مثل ارتباطات خانوادگی و دوستی، کار، تحصیل، آرامش و… برای افزایش این لایکها هزینه و نیازی بیش از حد طبیعی به آنها احساس میکنند، میتوان غیرطبیعی دانست و یافتن دلایل این نیاز را ارزیابی کرد.یکی از دلایل مهم این «توجهطلبی»، اعتماد بهنفس ناکافی است. وقتی افراد در پسزمینه ذهنی خود و اغلب ناخودآگاه، خود را کافی نمیدانند، دچار اضطراب میشوند. اضطراب حس ناخوشایندی است که همیشه انسانها در پی کاهش آن هستند. تایید شدن بهوسیله دیگران، اضطراب ناشی از ناکافی دانستن خود را کاهش میدهد اما از آنجا که این راهحل ناشی از شرایط بیرونی است و شرایط بیرونی دائم و بدون کنترل ما در حال تغییر است، ماندگاری ندارد. پس لازم است برای بازنگشتن اضطراب این توجه و تایید بیرونی، تجدید و تکرار شود.
لایک گرفتن نمایشی یا پاداشی؟
اینگونه افراد که بهعنوان افرادی نمایشی یا خودشیفته شناخته میشوند، دائم در حال مقایسه خود با دیگران و در تلاش برای جلبتوجه و در رسانههای اجتماعی «جلب لایک» هستند. در نوجوانان به جز نیاز به تایید همسالان که لازمه رشد و تکاملشان است، اضطراب طرد شدن و تنها ماندن هم نقش موثری در تلاش برای افزایش لایکها و نظرات دیگران درباره آشکارسازی افکار و تجربههای ذهنی دارد.
به عبارت دیگر، نوجوان با دیدن پست دوستش که لایک زیادی دارد، دچار این نگرانی میشود که اگر پستهای من زیاد لایک نگیرند (افراد کمتری توجه و تایید نشان دهند)، تنها میمانم و طرد میشوم. البته با رشد و تکامل او، این نگرانی باید کمتر شود.
در واقع، نوجوان ارزش و موفقیت خود را بر اساس پذیرفته شدن از سوی دیگران میسنجد و لایک کمتر برای او معنای پذیرفتهنشدن و شکست است که تهدیدی برای اعتماد بهنفس او محسوب میشود. از آنجا که لایک و کامنت گرفتن احساس خوشایندی در افراد ایجاد میکند، از نظر علومرفتاری «پاداش» محسوب میشود و میدانیم که پاداش باعث تقویت انجام یک رفتار میشود. خصوصا پاداشهایی که بهصورت متناوب و گهگاه (یعنی با فاصله غیرقابلپیشبینی) داده میشوند، بیشترین افزایش را در احتمال رخداد مجدد رفتار به دنبال دارند. پس از این منظر، لایکهای دوستان که غیرقابلپیشبینی داده میشوند، باعث تداوم رفتارهای لایکگیرنده میشوند.
هر روز 50 میلیون لایک در فیسبوک ثبت میشود
اعلام شده در هر روز 50 میلیون لایک در فیسبوک زده میشود، اما واقعا لایک به چه معناست؟ طبق تحقیقات انجامشده، مردم لایک را به مقاصد و معنای مختلفی به کار میبرند. مثلا مشخص نیست خواننده موضوع پست را دوست داشته یا خود پست نوشته شده. گاهی لایک میزنیم تا به فرستنده نشان دهیم قصد داریم با او در تماس باشیم یا طرفدار و قدردان او هستیم. لایک زدن میتواند یک ژست اجتماعی و حتی تبادل دوطرفه و تعارف باشد. نهایتا میتوان نتیجه گرفت همه افراد از لایک گرفتن احساس خوبی پیدا میکنند، مخصوصا نوجوانان برای رشد، تکامل، کسب هویت و اعتماد بهنفس از آن استفاده میکنند ولی تلاش بیش از حد در کسب آن و در بزرگسالان میتواند نشانهای از کمبود اعتماد بهنفس و اضطراب زمینهای باشد. بهتر است مجددا تاکید کنم که اضطراب و نیاز به تایید دیگران در مواردی که فرد تلاش غیرعادی برای افزایش تعداد لایک مطلب خود دارد، مطرح میشود. افراد میانسال و حتی مسن بدون اختلالات شخصیتی و در حد طیف نرمال نیز از لایک خوردن مطلب ارسالیشان خوشحال میشوند. رسانههای اجتماعی این فرصت را مهیا کردهاند که بتوانیم مطالبی که به سلیقه و شیوه فکر ما نزدیکترند، انتخاب کنیم و با نمادهای این رسانهها مثل «لایک» موافقت خود را اعلام و با افراد همفکرمان ارتباط برقرار کنیم. همچنین تحقیقات نشان دادهاند لایک گرفتن با ایجاد نوازش و حس خوشایند، همانند معاشرت اجتماعی مثبت، به تنظیم خلق و روحیه افراد کمک میکند.
کلام آخر
دغدغه های جامعه جوان امروزی متاسفانه در برخی موارد به چیزهایی بی ارزش تنزل یافته است و از طرفی نیاز به تایید شدن و تشویق در انسان ها همواره از مهمترین موضوعات بوده است. اما برطرف کردن این نیاز باید با استفاده از تلاش و طی کردن راه های سخت پیشرفت و رسیدن به موفقیت صورت بگیرد و نه با انتشار یک محتوای نه چندان ضروری و مفید و پس از آن جمع کردن لایک و کامنت!
تعریف ها و تمجید های افراد در فضای مجازی بدون شک احساس خوبی به فرد میدهد، اما اگر واقع بینانه به این موضوع نگاه کنیم صرف کردن وقتمان برای چنین چیزهایی، در صورتی که میتوانستیم همان وقت را برای پیشرفت در دنیای واقعی اختصاص دهیم، خسارت زیادی به آینده ما وارد میکند.
پست و استوری ما پس از چند روز در فضای مجازی به باد فراموشی سپرده میشود اما موقعیت شغلی بهتر، سواد بیشتر، کتاب های خوانده شده بیشتر و … فراموش نخواهند شد. این ها مواردی هستند که از ما انسان بهتر و شخصیت بزرگتری میسازند و با مصرف زمان خودمان در این مسیر هاست که میتوانیم به تایید و تشویق حقیقی جامعه و اطرافیان برسیم.