
یک هفته از آخرین ماهِ سال 57 قمری گذشته بود که یه خبر تلخ، همه رو ناراحت کرد؛ روز هفتم ذیحجه بود که مردم و یاران امام باقر متوجه شدند دشمنان، امام باقر
رو مسموم کردن و ایشون رو به شهادت رسوندن. الآن، سالهای ساله که از اون اتفاق میگذره، ولی هر وقت که یاد اون میافتیم، ناراحت میشیم و برای احترام به امامان و نشون دادن علاقهمون به اونا، پیراهنهای مشکی رو تن خودمون میکنیم و در مراسمی که به یاد اونا برگزار میشه، شرکت میکنیم.
زندگینامه
امام باقر ، فرزندِ امام سجاد
است. نام مادر ایشون، «فاطمه» است که دختر امام حسن مجتبی
است. امام باقر
، در روز سوم ماه صفر، در شهر مدینه به دنیا اومد و چون در علم و دانش، از همه مردم زمان خودشون، داناتر بود و رازهای بزرگ علمی و مسایل پیچیده دانش رو کشف می کرد، به ایشون لقب «باقرالعلوم»، یعنی کسی که عِلما رو می شکافهِ، دادن. امام باقر
، در جریان کربلا حضور داشتن و سن مبارک ایشون، چهار سال بود.
اخلاق امام
امام باقر ، همیشه لباس تمیز به تن میکردن، به خودشون عطر میزدن، آروم و آهسته راه میرفتن، هیچ وقت عصبانی نمی شدن و با همه مردم، با احترام برخورد می کردند. یکی از ویژگیهای خیلی خوب امام باقر
این بود که هر وقت به دوستاش نزدیک میشد، با اونا دست میداد و میفرمود: این کار، دلا رو به هم نزدیکتر و مهربونتر میکنه و دشمنی ها رو از بین میبره. همین اخلاق خوب امام بود که باعث میشد تا مردم ایشونُ دوست داشته باشن و حتی این برخوردهای با محبت و احترام باعث میشد که خیلی از کسایی که با ایشون بد بودن به ایشون احترام بذارن و حتی با اون حضرت دوست بشن.
شهادت امام
هشام، خلیفه و حاکم زمانِ امام باقر ، یکی از نزدیکا و دوستاشو مامور کرد تا امام باقر
رو شهید کُنِه، اون مرد بدکار هم حضرت باقر
را مسموم کرد و باعث شد تا امام، در سن 57 سالگی، شهید بشه. قبر نورانی حضرت باقر
، در کشور عربستان و تو شهر مدینه و قبرستون بقیع قرار داره. هر سال، حاجیای زیادی در این قبرستون، بر سر مزار چهار امام غریبی که اونجا دفن شدن، حاضر میشن. امام حسن مجتبی
، امام سجاد
، امام باقر
و امام صادق
، چهار امامی هستن که در کنار هم و در قبرستون بقیع قرار دارن.
روزهای شهادت
بچه های خوب! ما برای این که روزای شهادت امامای عزیزمون ـ که خیلی هم دوستشون داریم ـ، ثابت کنیم که به اونا خیلی علاقه داریم، چه کارایی میتونیم انجام بدیم؟ بعضیها میگن: در مراسم عزاداری اونا شرکت میکنیم، یه عده دیگه میگن: درباره زندگی اون بزرگوارا مطالعه میکنیم و دونستنیهامون رونسبت به اماما بیشتر میکنیم و بعضی دیگه، الان توی خونه هاشون میگن: صد تا صلوات میگیم و ثوابش رو به امامی که روز شهادت اونه، هدیه میکنیم.
بچه ها! همه این کارا خوبه، اما یه کار دیگه هم هست که باعث خوشحالی اماما میشه و اون کار اینه که بیاییم توی این فرصتا، به یکی از دستورای امامی که به یادش میافتیم، عمل کنیم. یه بار این کار رو امتحان کنید تابه فایدههای زیاد اون پی ببرین.
دوست و دشمن واقعی
بچه ها! امام دانای ما، حضرت امام باقر ، درباره دوستای واقعی خودشون، یه جمله خیلی زیبا فرمودن. ایشون با بیان این جمله، دوستها رو از دشمنا جدا کردن. حضرت باقر
فرمودن: هر کس که دستورای خدا رو انجام بده، دوست ماست و هر کی از دستورات خدا سرپیچی کُنه و گناه انجام بده، دشمن ماست.
پس، تمام اونای که دلشون میخواد با آدمای خوب و بزرگی مثل امامای مهربون، دوست بشن، باید از همین الآن بدونن که تنها در صورتی که خداوند بزرگ رو از خودشون راضی کنن، میتونن دوستای خوبی برای اماما باشن.
دوستی با فقیران
یکی از کارایی که باعث خوشحالی و خشنودی خداونده و امامای خوب ما رو هم شاد میکنه، محبت کردن به فقیرانه؛ اونایی که به دلیلای مختلف، زندگی خوبی ندارن. شما هم ممکنه هر روز، بعضی از اونا رو ببینن. شاید هم توی جمع شما، میون دوستای شما، بچه هایی باشن که به خاطر فقر پدر و مادرشون، لباس مناسبی ندارن یا غذای خوبی نمیخورن، بچه ها! آیا میدونین کمترین کاری که شما میتونین برای این بچه ها انجام بدین، چیه؟ بله! همون جور که بعضی از شما حدس زدین، یه برخورد خوب و همراه بامحبت، دوست شدن با اونا و به درداشون گوش کردن، کمترین کاریه که ما میتونیم برای این دوستامون انجام بدیم. امام باقر که خودشون همیشه به افراد نیازمند کمک میکردن و با احترام و محبت با اونا برخورد میکردند، از ما خواستند که، فقیرا رو دوست داشته باشیم.
خونه ای پر از یاد خدا
امام صادق ، پسر حضرت باقر
، خاطرهای از پدرشون نقل میکنن که برای همه ما میتونه یه راه حل خوب برای برطرف کردن مشکلای خونه و درسامون باشه. ایشون فرمودن که هر وقت مشکلی پیش میاومد که باعث ناراحتی پدرم می شد، اون حضرت، همسر و بچه هاش رو جمع میکرد و دعا میکرد و از خدایی که همه مشکلا رو میتونه حل کنه، میخواست تا اون مشکل رو براشون حل کنه و بچه ها هم آمین میگفتن. بچه ها! چه قدر خوبه که ما هم از امام خوبمون درس بگیریم و توی سختیایی که برامون پیش میآد، به اتفاق همه افراد خونواده دعا کنیم و از خدا برای برطرف شدن مشکل کمک بخوایم.
مهمان نوازی
یکی از کارایی که امام باقر خیلی دوست داشتن، این بود که همیشه سعی میکردن دوستان و شیعیان خودشون را به مهمونی دعوت کنن و از اونا پذیرایی کنن. امام باقر
وقتی مهمونی به خونه می آوردن، سعی میکردن که از بهترین غذاها و لباسها به مهمونا بدن تا همه اونا شاد و خوشحال از منزل ایشون بیرون برن. امام با این کار خودشون، به همه مردم، درس مهمون نوازی میدادن و همه اونا رو تشویق می کردن تا جایی که ممکنه، به مهمون محبت کنن و از اون به خوبی پذیرایی کنن.
بد زبان
در بین دانش آموزا و بچههای همسایه، گاهی وقتا، کسایی پیدا میشن که در محبت کردن به دیگران، خیلی با ادب نیستن، واسه همین، این جور آدما، دوستای زیادی ندارن، علاوه بر این، «خدای مهربون [هم]، افراد بد زبان رو، دوست نداره».
بچه ها! حضرت امام باقر ، این جمله بالا رو فرمودن و از ما که دوستای پیامبر و خونواده خوب اون هستیم، انتظار بیشتری میره، چون ما خیلی چیزا از امامامون یاد گرفتیم و همه ما به خوبی میدونیم که امامای خوب ما، بهترین و با ادبترین آدما بودن، پس ما هم اگه بخوایم، اونا رو الگوی خودمون قرار بدیم، لازمه که بچه هایی خوش زبان و خوش اخلاق باشیم.
مبارزه با تنبلی
تنبلی، یکی از کارای بسیار زشت و بده که انسانُ از پیشرفت باز میداره. پیشوایان و رهبرای دینی ما، از ما خواستن که به جنگ این دیوِ زشت بریم، تا بتونیم توی زندگی، یه انسان سربلند و موفقی باشیم و هم به خودمون کمک کنیم و هم به دیگران.
امام محمدباقر ، هم در این زمینه فرمودند: از بیحالی و تنبلی بپرهیزید، زیرا کلید هر زشتی است.
مهارت امام باقر
حضرت امام صادق
هشام اصرار کرد و سوگند خورد که باید این کار را انجام دهی. سپس به پیرمردی از بنی امیّه که در آنجا بود دستور داد: کمانت را به او (امام باقر
دوّمین تیر را به زِه گذاشت و این بار به وسط پیکان تیر اوّل زد. تیر سوّم را به وسط پیکان تیر دوّم زد و همین طور ادامه داد تا آنکه تیر نهم را به وسط پیمان تیر هشتم زد. آنگاه فریاد تحسین از حاضرات برخاست. سپس پدرم فرمود: «ما اکمال و اتمام نعمت را از همدیگر ارث می بریم و به ارث می گذاریم...» و بار دیگر نقشه ی هشام (که می خواست امام
عبادت و بندگی خدا
امام محمّدباقر
پروردگارا! تنها برای تو از روی بندگی و کوچکی سجده می کنم. خدایا! علمم ناچیز است، آن را بسیار گردان. خدایا! مرا در روزی که بندگانت را محشور می کنی، از عذابت نگهدار و توبه ام را بپذیر که تو بسیار توبه پذیر و مهربان هستی».
حضرت امام صادق