این کتاب در موضوع فقه استدلالى و در صدد بررسى بدعتى است كه اهل سنت به عنوان سنّتى از سنن پیامبر صلی الله علیه و آله در شبهاى ماه مبارک رمضان در قالب نمازهاى مستحبى بيست ركعتى انجام مىدهند كه على الظاهر مجموع ركعات را در طول يک ماه به هزار ركعت مىرسانند.
موضوع اصلی : کلام و اعتقادات
موضوع فرعی : فرق و ادیان (تشیع و تسنن)
زبان کتاب : فارسی
نام نویسنده : نجم الدین طبسی
نام ناشر : دلیل ما
سال انتشار : 1391
نوبت چاپ : 3
شابک : 9789643972219
جلد کتاب : شومیز
قطع کتاب : رقعی
تعداد صفحات : 96 صفحه
وزن کتاب : 120 گرم
موضوع فرعی : فرق و ادیان (تشیع و تسنن)
زبان کتاب : فارسی
نام نویسنده : نجم الدین طبسی
نام ناشر : دلیل ما
سال انتشار : 1391
نوبت چاپ : 3
شابک : 9789643972219
جلد کتاب : شومیز
قطع کتاب : رقعی
تعداد صفحات : 96 صفحه
وزن کتاب : 120 گرم
اهل سنت، نمازهای مستحبی ماه رمضان را به جماعت برگزار می کنند، و به آن نماز تراویح میگویند. مولف این کتاب ضمن بررسی معنای لغوی نماز تراویح، به بررسی روایات شیعه و سنی درباره شب زنده داری و نمازهای مستحب می پردازد و با بررسی دیدگاه های فقهای شیعه و سنی، و نقد ادله معتقدین به جواز نماز تراویح به جماعت، بدعت بودن نماز تراویح را به اثبات می رساند.
به صورت جماعت برگزار نشد و این جماعت خواندن از بدعتهای خلیفهی دوم در سال چهاردهم هجری است. (تراویح جمع ترویحه و در اصل به معنی مطلق (نشستن) است. ترویحه در ماه رمضان به این خاطر گفته شده که مردم بعد از هر چهار رکعت استراحت میکردند).
که فرمود: روش پیغمبر صلى الله علیه و آله در ماه رمضان این بود که بر نمازهاى نافله پیشین مىافزود و از اول ماه تا بیستم بیست رکعت به جاى مىآورد; هشت رکعت پس از مغرب و دوازده رکعت پس از عشاء و در دهه آخر هر شب سى رکعت مىخواند; دوازده رکعت پس از مغرب و هجده رکعت پس از عشا و به دعا و تهجد اهتمام مىورزید و در شب بیست و یکم صد رکعت و در شب بیست و سوم صد رکعت مىخواند و به شب زندهدارى مىپرداختند. ۲- روایت شیخ طوسى به اسناد خود از مفضل از امام صادق(
) که فرمود:« یصلّى فی شهر رمضان زیادة الف رکعة»; یعنى در ماه رمضان بیش از هزار رکعت نماز خوانده مىشود.
نگارنده در کتاب بر اساس روایات و احادیث اهل سنت دربارهی چند و چون "نماز تراویح" بحث میکند. سخن اصلی وی این است که این نمازهای مستحبی در زمان پیامبر
مولف، بررسىهاى خود را در مورد مذکور ابتدا با پژوهشى در باره واژه تراویح آغاز کرده، سپس روایات عامّه و امامیه را در این باره آورده است. نگاهى به آراى فقهاى این دو مذهب اسلامى، کار بعدى مولف مىباشد که با بررسى تاریخى این عمل و نقل برخى از فتاوا به کار خود پایان داده است.
در کتب فقهى و حدیثى شیعه و سنى براى ماه مبارک رمضان نمازهاى مستحبى بسیارى نقل شده است که برخى از آنها به هزار رکعت مىرسد. نماز تراویح از جمله نمازهایى است که اهل سنت آن را مستحب دانسته و در هر شب از ماه مبارک رمضان نزدیک به بیست رکعت آن را به جماعت اقامه مىکنند. گر چه نماز ، عبادتى بىنظیر است و نمازهاى مستحبى در شرع مقدس اسلام محدوده خاصى ندارند، ولى آیا مىتوان هر نمازى را به جماعت خواند؟ در این مورد میان شیعه و سنى اختلاف نظر وجود دارد که همین اختلاف نظر در نماز تراویح نیز مطرح مىباشد.
← واژه تراویح
بررسى واژه تراویح، اولین قدم مولف در این پژوهش فقهى مىباشد; تراویح جمع ترویحه بوده و معنى اصلى آن نشستن است، بعدها آن را به نشستن به منظور استراحت پس از چهار رکعت نماز مستحبى در ماه رمضان اطلاق کردهاند و از آن پس به هر چهار رکعت نماز یاد شده تراویح گفتهاند، البته مجموعه این نماز را هم که به بیست رکعت مىرسد تراویح مىگویند.
← نمازهاى ماه رمضان در احادیث شیعه و سنى
نمازهاى ماه رمضان در احادیث شیعه و سنى بخش بعدى کتاب است که چندین روایت در این بخش آمده است. از روایات، اصل مشروعیت نوافل ماه رمضان به دست مىآید ولى به جماعت خواندن آنها مورد اختلاف مىباشد; از کتب اهل سنت آنچه بخارى نقل کرده یکى روایت یحیی بن بکیر است از عقیل از ابن شهاب از ام سلمه از ابو هریره از پیامبر صلى الله علیه و آله که در باره ماه رمضان فرمود:« من قامه ایمانا و احتسابا غفر له ما تقدّم من ذنبه». به طریق دیگر از ابو هریره رسیده که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:« من قام رمضان ایمانا و احتسابا غفر له ما تقدم من ذنبه»، لکن در این روایات و روایات بعدى مناقشاتى هست که به طور جد تمسک به ظاهر آنها را با مشکل مواجه مىسازد.
← روایات امامیه
امامیّه نیز در این باره روایاتى را نقل کردهاند، مانند ۱- روایت شیخ طوسی به اسناد خود از مسعده بن صدقه از حضرت صادق
← آراى فقها در این باره
از جمله امور مسلّم و غیر قابل انکار که مورد اجماع امامیّه است مشروعیّت و جواز نافله این ماه است و اگر کسى جز این را به امامیّه نسبت دهد نشان بى اطلاعى او از مبانى امامیّه و آرا و کتب و دلایل آنها است. سید عاملی در این باره مىگوید: مشهور در میان اصحاب ما استحباب نافله رمضان است همان گونه که در کتابهاى مختلف، مقتصر، غایه المرام و... آمده است، بلکه مىتوان گفت این مسئله اجماعى است. در مصباح الظّلام هم آمده است که این مسئله مورد اتفاق فقها مىباشد.
در مختلف نیز آمده که روایات بسیارى در این خصوص وجود دارد.
در البیان است که نافله ماه رمضان مشروعیت دارد بنا بر اشهر و کسى که آن را نفى کند با روایات نزدیک به متواتر و عمل اصحاب مخالفت کرده است.
در مورد تعداد رکعات آن نیز در امالى صدوق آمده است که هر شب بیست رکعت خوانده شود; هشت رکعت بین مغرب و عشا و دوازده رکعت پس از عشا تا بیست شب از ماه رمضان و سپس در هر شب سى رکعت به جا آورده شود.
همان گونه که ملاحظه مىشود تا اینجا تعداد رکعاتش با آنچه از روایات اهل سنت به دست آمد یکى است، اما در تعداد رکعات آن نزد خود اهل سنت اختلاف بسیارى وجود دارد و منشا اختلاف نبودن نصّى صریح از خود پیامبر صلى الله علیه و آله مىباشد. مشهور نزد جمهور بیست رکعت است، لکن برخى سى و شش رکعت و برخى بیست و سه رکعت و بعضى دیگر شانزده رکعت و گروه دیگر سیزده رکعت و گروهى بیست و چهار و بعضى سى و چهار و برخى دیگر چهل و یک رکعت دانستهاند. اما مشهور نزد امامیه بیست رکعت تا شب بیستم ماه رمضان و سى رکعت در دهه آخر به علاوه صد رکعت در هر یک از لیالى قدر که مجموعا مىشود هزار رکعت.
← خلاصه سخنان فقهاى عامه
مولف در بخش بعدى به بیان خلاصه سخنان فقهاى عامّه پرداخته که از آن جمله کلام ابى قدامه است که مىگوید: نظر ابو عبد الله در این خصوص بیست رکعت است که همین قول را نووى و ابو حنیفه و شافعى برگزیدهاند و مالک سى و شش رکعت گفته و پنداشته که از دیر زمان چنین معمول بوده است، وى به عمل اهل مدینه استناد کرده است.
در نزد فقهاى امامیّه هم مشهور همان است که گفته شد; به عنوان مثال کلام سید مرتضى، شیخ طوسى، حلبى، حلّى، نراقى، عاملى و طباطبایى موید این معنا مىباشند، اقوال مخالفى هم در مسئله وجود دارد مثل اینکه گفته شده: روایت صحیحى در این باره نرسیده و تنها یازده رکعت در روایت صحیح آمده است و آنچه عمل مىشود بدعت مىباشد.
← نماز تراویح بدعتى از خلیفه دوم
نماز تراویح بدعتى از خلیفه دوم، عنوان بحث بعدى مولف است. ایشان مىافزاید: آنچه از ظاهر برخى روایات به دست مىآید این است که نخستین کسى که جماعت را در نافله رمضان مرسوم کرد، عمر بن خطاب بود و در زمان پیغمبر صلى الله علیه و آله و دوره خلافت ابو بکر چنین چیزى نبوده است، اما عمر با استحسان به این امر راى داد و مردم را بدان ترغیب کرد و خود معترف بود که این بدعت است، امّا مىگفت بدعت خوبى است و خود بدان ملتزم نبوده و در خانه فراداى مىخواند; چنانکه ابى قدامه گفته است: تراویح را به عمر نسبت دادهاند، زیرا مردم را مامور ساخت که با ابى بن کعب به جماعت بخوانند و او چنین کرد.
قلقشندى نیز مىگوید: یکى از ابتکارات عمر این بود که نماز تراویح را براى نخستین بار در ماه رمضان سنت کرد و مردم را به اقامه آن با امام واحد فراخواند و این در سال چهاردهم هجرت بود. جماعت در نافله رمضان چیزى است که در دوران پیامبر( صلى الله علیه و آله) تشریع نشده بود و خلیفه دوم آن را اختراع کرده است و همین امر منشا اختلاف فقهاى اسلام شده است; امامیّه مشروعیّت آن را به استناد دلایل محکم رد کردهاند و متاسفانه برخى از عامه موضع شیعه را نفهمیده و تصور کردهاند اصل مشروعیت نافله مورد انکار آنهاست، در حالى که چنین نیست، آنچه مردود است جماعت خواندن نافله است نه اصل نافله، چرا که به اعتراف خلیفه دوم بدعت است. برخى از عامه هم نظرى موافق و نزدیک به امامیه دارند، مانند شافعى که جماعت خواندن نافله را مکروه دانسته و برخى دیگر گفتهاند بهتر است فرادى و در خانه خوانده شود. بنا بر این مسئله مورد اتفاق فقهاى عامّه نیست; هر چند اکثریتشان به مشروعیت جماعت قائل شدهاند.
← فتواهاى فقهاى عامه و امامیه
مولف در آخرین بخش کتاب خود به فتواهاى فقهاى عامّه و امامیّه اشاره کرده است. در مورد امامیّه تاکید مىکند که عموم فقهاى امامیّه با جماعت خواندن نافله را بدعت مىدانند; از جمله آنها سید مرتضى است که مىگوید: اما تراویح بدون شبهه بدعت است همان گونه که پیامبر صلى الله علیه و آله در روایتى بدعت بودن به جماعت خواندن نوافل را مورد تاکید قرار داده است.